آدم های دنیای من می گویند:پدرو مادر نعمتند،اما وقتی آنها پیر می شوند آنچنان برایشان رجز می خوانند که گویی پدر نبودند،مادر نبودند...این آدم ها "نعمت"را درک نمی کنند...!!! پشت چراغ قرمز تو ماشین نشسته ام وبه تضاد ذهن خودم و دخترک گلفروش فکر می کنم که چرا غ را قرمز می خواهد و من سبز...!!! مراقب باشید بجای فرشته گرگ را در آغوش نکشید،اینجا دنیای مجازیست...!!! ولنتاین و سپندارمذگان امسال زیاد برایم خرج برنداشت..!یه پاکت سیگار و یه فندک،مفت...!!! خدایا بدون نوازش های تو ،میان دست های زندگی ،مچاله می شویم..نوازشت را از ما نگیر...!!! جهان سوم جایست که در آن پسری، دختری را فریب میدهد و بکارت او را نابود می سازد و دختری به کمک دکتر تظاهر به بکارت میکند و پسری را فریب میدهد...!!! من و مترسک دردمان مشترک است،دور جفتمان را کلاغ هایی گرفته است که از خودمان فراری اند اما بخاطر نیازشان سمتمان می آیند...!!! ما فقیر نیستیم..فقط..مجبوریم لباس های پارسال را به اندازه ی امسال دوست بداریم...!!! اگر روزی عقل را بخرند و بفروشند همه به خیال اینکه زیادی داریم فروشنده خواهیم شد...!!! این روزها می نشینم و به لباس های مشکیم خیره می شوم،بر رویشان دست میکشم، بغلشان می کنم،بهشان وعده می دهم و می گویم دیگر چیزی نمانده طاقت بیاورید...!!! "سکوت" کردن و "آه" کشیدن که مدرسه نمی خواست!!!هنوز نفهمیدم چرا پدرم،هر روز،"هفت صبح" بیدارم می کرد...!!! پسری که بـا عشقش مثه یه پرنسس رفتار میکنه؛ثابت میکنه که تو دستای یه ملکه بزرگ شده...!!! اگر دیگر همه از آب گل آلود ماهی میگیرند از بدیشان نیست،آبهای تمیز دیگر ماهی ندارند...!!! زن به خاطرِ طبیعتش ضعیفه اما در مقابلِ سختیا بیشتر از یه مرد تحمل داره..!!تنها چیزی که زن رو از پا در میاره تو خالی از آب در اومدن مردشه...!!! ازش پرسیدم چند سالته مادر جون..؟؟؟خندید و به آرومی گفت : آخراشه دیگه پسرم...!!!(قدرشونو بدونیم و ناراحتشون نکنیم،اینا فرشته های رو زمینن) دقایقی را که به عیب جویی دیگران می گذرانیم اگر صرف اندیشیدن به عیبهای خود کنیم،فایده های زیادی می بریم که کوچکترین آن خودشناسی است...!!! توی این سرمای زمستون همه شبیه هم نیستند..برف برای دست های یخ زده مردمان روستایی.نه زیباست نه رمانتیک و نه عاشقانه...!!! خودم را اهدا میکنم به تمام دختران گل فروش که عروسک هایِ پارچه ای شان پشت چراغ های سبز ، زرد شد اما حیف فقط آنها بلد نیستند با من بازی کنند...!!! برای کسی که دستهای پدر و مادرش میلرزند هیچ زلزله ای ترسناک نیست...!!!
نظرات شما عزیزان:
|
About
به وبلاگ من خوش آمدید
Home
|
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 323
بازدید کل : 3916
تعداد مطالب : 53
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1